انواع تحلیل ارزهای دیجیتال؛ معرفی ۳ روش تحلیل بازار رمزارزها

تحلیل های تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال را می توان روش های آنالیز قیمت و بازار ارز دیجیتال دانست.

فهرست مطلب

غالب کارشناسان مالی معتقدند بازار ارزهای دیجیتال می‌تواند زیربنایی برای پیشرفت بشر باشد؛ اما تنها خرید و نگهداری بلندمدت (HODL) رمز ارزها نمی‌تواند ضامن موفقیت و کسب درآمد باشد چرا که سرمایه گذاری در بازار کریپتوکارنسی ریسک های فراوانی دارد.

علم تحلیل ارز دیجیتال شامل انواع تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال (احساسات)، دانش مورد نیاز شما برای کاهش ریسک سرمایه گذاری در این بازار است.

تحلیل بازار ارزهای دیجیتال به ۲ روش مطرح تکنیکال (Technical) و فاندامنتال (Fundamental) و یک روش کمتر شناخته شده که تحلیل احساسات (Sentiment) است، انجام می‌شود. تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در دو سمت طیف تحلیل بازار قرار دارند. سرمایه گذاران و تحلیلگران از هر دو روش برای پیش بینی قیمت رمزارزها بهره می‌برند. واضح است که این راهبرد نیز مشابه دیگر روش ها، موافقان و مخالفان خود را دارد.

تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال به چه معنی است؟

تجزیه دقیق و ردیابی ارزش رمز ارزها را تحلیل قیمت ارز دیجیتال می‌نامند. اصطلاحا گفته می‌شود که با خواندن بازار می‌توان تحلیل درستی از آن ارائه کرد و در همین راستا یادگیری علم تحلیل بازار ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای یافتن استراتژی درست ورود به بازار یا خروج از آن در زمان درست در اختیار معامله گران قرار می‌دهد.

سرمایه گذاری، کسب سود و نوسان قیمت ها اساس اصلی بازارهای مالی از گذشته تاکنون بوده اند. این افت و خیز قیمتی چه در بازارهای مالی سنتی و چه در شکل پیشرفته آن ها مانند بورس اوراق بهادار پیدا می‌شود و شباهت زیادی با بازار ارزهای دیجیتال دارد بطوریکه اصول اولیه با کمی تغییر، وارد بازار کریپتوکارنسی شده است.

انواع روش های تحلیل ارز دیجیتال

برای بررسی قیمت و خرید رمز ارزها، آگاهی از انواع روش های تحلیل بازار امری حیاتی است. تحلیل بازار ارزهای دیجیتال به ۳ روش تکنیکال، فاندامنتال و احساسات (سنتیمنتال) انجام می‌شود.

هولدرها و تریدرها همگی نیازمند کسب دانش در زمینه تحلیل ارز دیجیتال هستند تا ریسک سرمایه گذاری را کاهش داده و فرصت های مناسب ورود به بازار یا خروج از آن را پیدا کنند. در این مقاله انواع روش های تحلیل قیمت رمز ارزها و نکات حائز اهمیت در هر یک را بطور کامل تعریف می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

استفاده از داده های دنیای واقعی برای پیش بینی آینده بازار را تحلیل تکنیکال می‌نامند. بررسی مواردی مانند حجم معاملات و روند حرکتی ارز در گذشته شامل آنالیز تکنیکال می‌باشند.

آن چه امروز تحت عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می‌شود در اصل به اواخر صده ۱۸۰۰ و زمانی باز می‌گردد که Charles Dow نظریه ای تحت عنوان تئوری Dow ارائه داد. از آن زمان تاکنون هزاران دانشمند به توسعه و تکامل تئوری داو کمک کرده اند که در نتیجه، تحلیل تکنیکال فعلی شامل صدها الگو و سیگنال متفاوت است.

در حالی که تحلیل فاندامنتال به نوعی ارزش ذاتی ارز را مورد بررسی قرار می‌دهد، تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوها و ابزارهای تحلیلی نمودارها، نقاط قوت و ضعف یک ارز را پیدا می‌کنند و آن ها را برای پیش بینی آینده قیمت ارز در نظر می‌گیرند.

آنالیز تکنیکال، مورد استفاده بسیاری از معامله گران بازارهای سنتی تر مثل سهام، فارکس، ارز، کالا و معاملات فیوچرز نیز هست. فرایند استفاده از این نوع تحلیل در بازارهای ذکر شده بسیار شبیه فرایند موجود در بازار کریپتوکارنسی است.

نکات مهم و مورد توجه در تحلیل تکنیکال

تئوری Dow معتقد است برای قیمت گذاری بازار باید همه چیز را در نظر گرفت. در بازار ارزهای دیجیتال، این موضوع شامل تقاضای گذشته، حال و آینده، دانش معامله گران ارزهای دیجیتال، ضوابط، توقعات معامله گران و بسیاری موارد دیگر است. تحلیل Technical همان چیزی است که معامله گران از آن برای تجزیه و تحلیل قیمت بر اساس میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار استفاده می‌کنند.

تحلیلگر تکنیکال معتقد است با بررسی عمیق عملکرد بازار می‌توان روند آینده آن را پیش بینی کرد؛ چرا که اساساً ترندها و قیمت ارزها از یک الگوی تکرار شونده تاریخی پیروی می‌کنند.

تمرکز اصلی تحلیل Technical بر قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال و پیش بینی قیمت در بازه های کوتاه مدت و بلندمدت است. تحلیل گر برای انجام این کار نیاز به تحلیل روند، آگاهی از حجم معاملات هر ارز و نیز تاریخچه قیمتی آن دارد. این تحلیل برخلاف تحلیل فاندامنتال به ارزش گذاری بنیادین ارز معامله شده بستگی ندارد.

ابزار تحلیلگران تکنیکال برای پیش بینی قیمت و آینده بازار، متغیرهاست. متغیرهایی که به دو دسته تقسیم می‌شوند. برخی از این متغیرها تمرکز بر روند فعلی بازار دارند و بعضی دیگر تعیین کننده قدرت یک روند و بررسی احتمال ادامه روند مورد نظر هستند.

اندیکاتورها اگرچه نمی‌توانند قیمت ارزها را با اطمینان ۱۰۰٪ پیش بینی کنند، اما به سرمایه گذاران برای پیش بینی روند حرکتی بازار کمک می‌کنند. این شاخص ها را می‌توان ترکیبی از تاریخچه قیمت رمز ارزها و فرمولهای پیچیده ریاضی دانست. در اندیکاتورها قیمت ها وارد می‌شوند و فرمول و مدلهای ریاضی آن ها را پردازش می‌کنند تا یک خروجی تولید شود. این خروجی حاصل از فرمول متغیر، بر روی نموداری جدید ترسیم می‌شود. تحلیلگر با این داده خروجی جدید می‌تواند روند قیمتی را پیش بینی کند.

بطور کلی موارد زیر را می‌توان پایه و اساس آنالیز تکنیکال و نکاتی دانست که برای انجام این تحلیل باید مورد توجه قرار داد:

  • نمودارهای شمعی
  • خطوط روند
  • سطوح حمایت و مقاومت
  • حجم معاملات
  • ارزش بازار
  • شاخص قدرت نسبی
  • میانگین های حرکتی
  • بازه های زمانی

هر یک از این موارد در ادامه بیشتر شرح داده می‌شوند.

 ساختار نمودارهای شمعی  (Candlestick Charts)

تحلیلگران تکنیکال در الگوهای نموداری به دنبال شکلی از trend قیمتی هستند که بر اساس آن و با در نظر گرفتن الگوهای مشابه در گذشته، اقدام به پیش بینی قیمت ارز کنند. نمودارها تقریباً هرآنچه برای تحلیل ارزهای دیجیتال نیاز است در اختیار تحلیلگران قرار می‌دهند. بعنوان مثال بررسی نمودار قیمت بیت کوین از ابتدا (سال ۲۰۰۹) تا امروز، می‌تواند به شما در پیش بینی قیمت این ارز در ادامه سال و سال های آتی کمک شایانی بکند. در این چارت روند قیمتی رمز ارز Bitcoin بصورت سالیانه از زمان پیدایش این ارز تا سال جاری مورد بررسی قرار گرفته است.

نمودارها اطلاعات مختلفی را از داده های بنیادین ارزها گرفته تا روندهای قیمتی و تغییرات حجم معاملات نشان می‌دهند. مراجعه به این نمودارها بهترین منبع برای تحلیلگران تکنیکال است.

در سراسر اینترنت حدود ۲۰ الگوی نموداری معرفی شده است که نمودارهای شمعی به طرز ظریفی با جزئیات بسیار خود سبب شده اند که محبوب ترین نمودار برای آنالیز تکنیکال باشند. جزئیات بسیار به معنای محدود نشدن این نمودار به نشان دادن تنها قیمت فعلی یک ارز دیجیتال است، چرا که  Candlestickها در بدنه خویش بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت، قیمت افتتاحیه و قیمت اختتامیه را نیز قرار می‌دهند.

از آنجایی که ارتباط مناسبی بین ساختار آن و نام این نمودار وجود دارد، فهم ساختار شمع ها از آنچه فکرش را می‌کنیم، ساده‌ تر است. بدنه شمع یک مجموعه شامل یک میله و دو فیتیله است که فیتیله بالا نشان دهنده بالاترین قیمت و فیتیله پایین نمایانگر پایین ترین قیمت است.

اما این تنها ویژگی الگوهای شمعی نیست. در طراحی این نمودارها دو رنگ اصلی بیشتر خود را بروز داده اند. در شمعی با رنگ سبز این تعریف گنجانده شده است که قیمت افتتاحیه کمتر از قیمت اختتامیه آن باشد؛ چرا که قیمت افتتاحیه در فیتیله پایین قرار داده شده است و از آنجایی که در رنگ قرمز قیمت افتتاحیه ارز دیجیتال در فیتیله بالایی نشان شده است، این موضوع را نشان می‌دهد که روند رمز ارز مورد نظر نزولی است.

خطوط روند (Trend Lines) و مدیریت تغییرات ناگهانی

اولین نکته برای هر تحلیلگر تکنیکالی، یادگیری خط روند یا Trend است. خطوط روند همان چیزی هستند که نام گذاری شده‌اند؛ ابزارهایی که به ما امکان جهت یابی حرکت قیمت را در زمان های مختلف می‌دهند. روندها می‌توانند صعودی، نزولی یا خنثی باشند.

روندهای قیمتی حتی در تغییرات ناگهانی هم الگوهای مشخصی را دنبال می‌کنند. این الگوهای مشخص در تغییرات قیمت و حجم ارزها خودشان را نشان می‌دهند. Trend ها معمولاً در بازه های زمانی مشخص (Time Frame)  یک دقیقه، یک ساعته، چهار یا هشت ساعته، روزانه، هفتگی، ماهیانه، سالیانه و گاهی چند ساله، صعودی یا نزولی می‌شوند. تشخیص روندها از بهترین راه های پیش بینی قیمت برای تحلیلگران است که توسط نرم افزارهای محاسباتی انجام می‌پذیرد. هرچه خط روند دقیقتر باشد، پیش بینی آینده قیمت ارز مورد نظر دقیق تر است.

اما ممکن است در این راه عوامل و اخبار مختلف باعث تغییرات ناگهانی قیمت (نوسانات شارپ) که یکی از اساسی ترین دغدغه های سرمایه گذاران است، شوند. این نگرانی، اصلی ترین انتقادی ست که تحلیلگران بنیادین به تحلیل تکنیکال وارد می‌کنند. آن‌ها می‌گویند که این روش تا زمانی پاسخگوست که نوسانات شارپ حادث نشوند. اما تاریخچه معاملات نشان می‌دهد که حتی تغییرات تصادفی در بازار نیز از الگوها و روندهای قابل شناسایی پیروی می‌کنند.

برای مثال، رمز ارز بیت کوین در ماه مارچ سال ۲۰۲۱ با افزایش قیمتی ناگهانی مواجه شده و سپس در ماه ژوئن همان سال، دچار ریزش شارپ قیمت شد. با در نظر داشتن این الگوی قیمتی، می‌توان پیش بینی کرد بیت کوین در سال ۲۰۲۲ نیز رفتاری مشابه سال گذشته داشته و با تغییرات قیمتی ناگهانی همراه شود.

بنابراین تحلیلگران از تجربه سالهای گذشته استفاده می‌کنند و احتمال ریزش ۳۰ درصدی برای آن را ممکن می‌دانند. روند قیمتی بیت کوین طی سال های گذشته را اینجا ببینید.

اما تحلیلگر برای مقابله با تغییرات ناگهانی، به صورت محتاطانه تر از فرض ها و الگوها بهره می‌برد. این رویکرد ممکن است مدت کوتاهی به شکست منتج شود اما پس از آن، با بازگشت به مسیر قبلی می‌تواند به سود دهی برسد.

سطوح حمایت (Support Level) و مقاومت (Resistance Level) در نمودار

خطوط حمایت به نواحی گفته می‌شود که در آنها ارزهای دیجیتال تمایل به توقف مسیر نزولی خود پیدا می‌کنند. این خطوط همچنین می‌توانند روند نزولی قیمت ارزهای دیجیتال را معکوس کنند. Support Level  عموماً محلی است که سرمایه گذاران با رسیدن قیمت رمزارزها به آن، اقدام به بررسی شرایط ورود به بازار و خرید ارز مورد نظرشان می‌کنند.

برعکس خطوط حمایت، در Resistance Level ارزهای دیجیتال در روند صعودی خود توقف می‌کنند و در هربار صعود نمی‌توانند از این خطوط پیشی بگیرند. سرمایه گذاران معمولاً با رسیدن قیمت ارز به این خطوط، شرایط فروش ارز مورد نظر را بررسی می‌کنند.

حجم معاملات ارز (Trading Volume)

تعداد سکه های یک ارز که در بازه های زمانی مشخص دست به دست می‌شوند را حجم معاملات آن ارز می‌نامند. بعنوان مثال حجم معاملات ۲۴ ساعته یک ارز، رکورد خرید و فروش آن رمز ارز طی یک شبانه روز است. به عبارت دیگر،Trading Volume  را می‌توان مقدار فعالیت معاملاتی روی یک دارایی معین دانست که به برملاشدن قدرت یک روند کمک شایانی می‌کند.

این متغیر می‌تواند در بازه های زمانی طولانی تر چند روزه، هفتگی و ماهیانه نیز مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال ممکن است در یک روند نزولی حجم معاملات بیشتر باشد بدین معنی که احتمال معکوس شدن روند و بازگشت به مسیر صعودی بیشتر است.

با این حال برای افزایش دقت تحلیل تکنیکال، ابتدا باید روند قیمتی از نظر فاکتورهای دیگر تحلیل شود تا زمانی که Trading Volume عددی مثبت را نشان دهد؛ در این زمان رمز ارز مورد نظر گزینه خوبی برای دستیابی به سود بیشتر است. اما اگر حجم معاملات منفی باشد، آن رمز ارز گزینه خوبی برای بسط سرمایه گذاری ما نیست.

ارزش بازار (Market Cap)

از حاصل ضرب قیمت نهایی ارز دیجیتال در تعداد سکه ها متغیری به نام ارزش بازار حاصل می‌شود که معیار مناسبی برای میزان ثبات یک رمز ارز است. به عنوان مثال، ارزش بازار یک رمز ارز با ۲۰ میلیون سکه در دسترس از آن ارز با قیمت واحد هر سکه ۵۰ دلار، معادل ۱ میلیارد دلار خواهد بود.

اما این شاخص از سوی تحلیلگران قدیمی با نقدهای منفی مبنی بر مناسب نبودن این متغیر برای اندازه گیری قدرت یک ارز دیجیتال روبه رو می‌شد. با گسترش فناوری بلاک چین و سوددهی بالای بازار کریپتوکارنسی، به ندرت پیش آمده است که روند ارزهای دیجیتال برای مدتی طولانی نزولی باشد که مانع از سقوط نمودار Market Cap  آن ها بخصوص برای رمز ارزهای بنیادین می‌شود.

با توجه به همبستگی بالای ارزهای دیجیتال، اگر قیمت یک سکه افزایش یا کاهش پیدا کند، بقیه هم احتمالاً به زودی این روند را پی می‌گیرند. این ویژگی ها میزان ثبات یک ارز دیجیتال را نشان داده و به سرمایه گذاران قابلیت مقایسه نسبی یک ارز در مقابل دیگری را می‌دهد.

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا RSI

حاصل تقسیم میانگین افزایش قیمت ها در یک بازه زمانی مشخص بر میانگین کاهش قیمت ها در همان بازه زمانی را RSI می‌نامند. فرمول ریاضی شاخص قدرت نسبی برابر است با: RSI = [100 – (100/{1+ RS})]

تحلیلگران قدیمی با استفاده از این شاخص، قدرت یک روند را حدس می‌زنند. RSI از فرمولی تشکیل شده است که خروجی آن عددی نوسانی بین ۰% تا ۱۰۰% است. چیزی که باعث می‌شود این متغیر بهتر کار ‌کند، ارتباط آن با بقیه اندیکاتورها است. اگر در روند نزولی یک ارز دیجیتال، این متغیر عدد پایینی مانند ۲۰ را نشان دهد، می‌توان احتمال معکوس شدن روند قیمتی را داد؛ چرا که رمز ارز مورد نظر کم ارزش گذاری شده است.

میانگین های حرکتی (Moving Averages)

میانگین های حرکتی از جمله متغیرهای محبوب در بازار ارزهای دیجیتال هستند که میانگین قیمت یک ارز را در بازه های مشخصی محاسبه می‌کنند. آنها از براساس عملکرد قبلی رمز ارز و برای دوره های ساعتی، روزانه، ماهانه و حتی بلندمدت تر محاسبه می‌شوند. دو نوع متغیر با نام اختصاری SMA و EMA وجود دارند که دومی با دادن ضریب بیشتر، امتیاز ویژه‌ای به قیمت های جدیدتر می‌دهد.

بازه های زمانی (Time Frames)

هدف از تعیین بازه زمانی برای تحلیل‌گر دیجیتال، داشتن ساختاری است که کاملا با سبک تجارت سرمایه گذار، مبنی بر افق کوتاه مدت یا بلند مدت، هماهنگ باشد. می‌توان اینگونه گفت که برای سرمایه گذاری کوتاه مدت، Time Frame می‌تواند بین ۱۵ دقیقه، یک ساعت، چهار ساعت و یا روزانه تغییر کند. چنین فاکتوری اما برای معامله گران بلند مدت در مدت زمان طولانی تری بین هفته ها، ماه‌ها یا حتی سالها تغییر می‌کند.

تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)

تمرکز اصلی تحلیل فاندامنتال یا بنیادین بر تعیین ارزش ذاتی ارز دیجیتال است؛ بدین معنی که رمز ارز مورد نظر، بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی آن ارزش گذاری نشده باشد. در این روش ابتدا باید قیمت مورد انتظار ارز دیجیتال با قیمت فعلی آن مقایسه شود و در شرایطی که قیمت فعلی رمز ارز عدد بالاتری را نشان دهد، می‌توان گفت که کوین مورد نظر بیش از حد ارزش گذاری شده است. اما اگر قیمت فعلی کمتر از قیمت مورد انتظار باشد، انتظار می‌رود که با گذر زمان ارزش آن بالاتر رود.

آغاز ماجرای تحلیل بنیادین به کتاب تحلیل امنیتی Benjamin Graham و David Dodd در سال ۱۹۳۴ برمی‌گردد که پس از آن سرمایه گذاران با زیر نظر گرفتن معیارهای معرفی شده در این کتاب برای سرمایه گذاری در اوراق بهادار تصمیماتی را اتخاذ کردند.

اما برخلاف تحلیل تکنیکال نمی‌توان در اینجا از رویکردهای مشابه در بازارهای سنتی استفاده کرد زیرا برخلاف ساختار شرکت های سهامی عام، اطلاعات پروژه های ارزهای دیجیتال مشمول مقررات بین المللی نمی‌شوند و نیاز به مواردی همچون صورت های مالی فصلی یا نسبت های نقدینگی ندارند. همچنین در بسیاری موارد هیچ شرکت یا نهادی مسئول پروژه نیست و آن چه تحت عنوان پروژه کوین شناخته می‌شود در نحوه نوسانات بازار و خرید و فروش کوینها، متفاوت از بازارهای سنتی عمل می‌کند.

نحوه کارکرد تحلیل فاندامنتال

از آنجایی که بسیاری از پروژه های ارز دیجیتال متفاوت از شرکت های سنتی عمل می‌کنند، برای تحلیل بنیادی نیاز است تمام اطلاعاتی که در دسترس عموم است، در اختیار تحلیلگران قرار گیرد. اصطلاحا گفته می‌شود که جهت تحلیل Fundamental باید به این موضوع آگاه شوید که ارزش کوین مورد نظر از کجا به دست می‌آید.

برای درک هرچه بهتر این نوع تحلیل مطلب را با یک مثال ادامه می‌دهیم؛ فرض کنید که رمز ارز مورد نظر خود یعنی اتریوم (ETH) را از بین ارزهای دیجیتال انتخاب کرده اید و می‌دانید که اکوسیستم DeFi بر بستر شبکه های Blockchain اتریوم ساخته شده است؛ حال از آنجایی که این اکوسیستم و تعداد پلتفرم هایی که از قراردادهای هوشمند پشتیبانی می‌کنند همواره رو به پیشرفت است، لازم است که احتمال افزایش رشد اتریوم را ممکن بدانید.

تحلیلگران فاندامنتال با استفاده از اطلاعات بنیادین موجود در پروژه ارز دیجیتال، فرصتی مناسب برای یافتن زمان درست ورود به بازار یا خروج از آن پیدا می‌کنند. تحلیلگران معمولاً بر اساس سه عامل یا معیار، آنالیز خود را انجام می‌دهند. این عوامل تأثیرگذار در تحلیل فاندامنتال عبارتند از:

  • معیارهای پروژه
  • معیارهای بلاک چین
  • معیارهای مالی 

در همین راستا ابتدا باید پروژه رمز ارز مورد نظر تحلیل شود و پس از آن شبکه بلاکچین مورد توجه قرار گیرد و در انتها نیز آن چه از مناسبات اقتصادی و عوامل خارجی که بر ارزش یک ارز دیجیتال تأثیر می‌گذارند، بررسی شود.

معیارهای پروژه (Project Metrics)

در معیارهای مربوط به پروژه، تمرکز بر نحوه عملکرد و هدفی است که آن پروژه دنبال می‌کند. این معیار شامل عواملی مثل عملکرد تیم توسعه دهنده، Whitepaper، تحلیل رقبا و مواردی دیگر است. این عوامل با رویکردی کیفی (Qualitative) به ارزیابی پروژه رمز ارز مورد نظر می‌پردازند؛ رویکرد کیفی به اطلاعات و عواملی ارتباط دارد که با اعداد و مقادیر نشان داده می‌شوند. هر یک از عوامل تأثیرگذار در Project Metrics در ادامه بیشتر شرح داده می‌شوند.

  • تیم پروژه

گفته می‌شود که با بررسی دقیق سوابق اعضای تیم یک ارز می‌توان احتمال موفقیت آن پروژه را پیش بینی کرد. در همین راستا ردیابی و ارزیابی سوابق سرمایه گذاری افراد در گذشته و حال، میزان تخصص برنامه نویسان و تیم توسعه دهنده پروژه و نیز عدم مشارکت در پروژه های کلاهبرداری نوید دهنده پروژه ای امیدوارکننده است.

  • وایت پیپر 

این سند اطلاعاتی مواردی مثل فناوری مورد استفاده در ساخت رمز ارز، کاربردهای آن، نقشه راه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پروژه را در اختیار قرار می‌دهد. توصیه می‌شود که قبل از سرمایه گذاری در هر ارز دیجیتال، Whitepaper آن ارز را از روی سایت پروژه پیدا کرده و مطالعه کنید تا دید بهتری از آن چه قصد سرمایه گذاری در آن را دارید، به دست بیاورید.

  • کاربردها و فعالیت ها

باید بدانیم رمز ارز مورد نظر برای چه استفاده ای در دنیای دیجیتال به وجود آمده است. اگر ارز دیجیتال مورد نظر با هدف ارائه راه حلی برای یک مشکل طراحی نشده باشد، تقاضای بالایی برای خرید آن وجود نخواهد داشت لذا سرمایه گذاری در آن ریسک نسبتاً بالایی دارد. یکی از روش های دسته بندی رمز ارزها، تقسیم بندی بر اساس کاربرد آن ها است. در مقاله ارزهای دیجیتال چند نوع هستند؟ در این باره بیشتر توضیح داده ایم.

  • رقبا

با ارزیابی رقبای هر پروژه ارز دیجیتال می‌توان به دنبال مقایسه شاخص های مشابه بود تا بتوان به چشم اندازی بهتر برای انتخاب رمز ارز رسید.

معیارهای بلاک چینی (Blockchain Metrics)

اگرچه می‌توان از طریق داده های ارائه شده توسط خود شبکه بلاک چین، به نحوی عملکرد پروژه ارز دیجیتال را ارزیابی کرد، اما زمانی که به صورت دستی صرف این کار می‌شود، بسیار زیاد و هزینه بر است. در این شرایط استفاده از داده های برخی سایت ها و نیز از طریق API (مخفف عبارت Application Programming Interface) به معنی رابط برنامه نویسی نرم افزار که برای کمک به تصمیم گیری تحلیلگر طراحی شده اند، یکی از راه حل های مستقیم تلقی می‌شود.

بعنوان مثال تحلیل درون زنجیره ای سایت CoinMarketCap در رابطه با بیت کوین، نمودار داده های سایت Coinmetrics، و یا گزارش های تحقیق پروژه Binance اطلاعات فراوانی در اختیار قرار می‌دهند.

نوع دیگری از تحلیل نیز وجود دارد که بر اساس داده های شبکه بلاک چین انجام می‌شود؛ این تحلیل که On Chain یا درون زنجیره ای نامیده می‌شود به تحلیلگران امکان بررسی حجم تراکنش ها، میزان سرمایه ورودی یا خروجی از صرافی ها و بطور کلی زیر نظر گرفتن فعالیت ارزهای دیجیتال را می‌دهد.

درباره صرافی های ارز دیجیتال بیشتر بخوانید.

توجه به شاخص های زیر نقش بسزایی در تحلیل شبکه بلاک چین از معیارهای تحلیل فاندامنتال دارد. این شاخص ها عبارتند از:

  • هش ریت یا نرخ هش
  • ارزش معاملات و کارمزد تراکنش ها 
  • تعداد آدرس های فعال

هر یک از عوامل تأثیرگذار در تحلیل بر اساس Blockchain Metrics در ادامه بیشتر شرح داده می‌شوند.

  • نرخ هش (Hash Rate)

به میزان سرعت کارکرد دستگاه استخراج کننده ارز دیجیتال (ماینر) که بر اساس مکانیسم اجماع اثبات کار (Proof of Work) یا بطور خلاصه PoW فعالیت می کند، هش ریت یا قدرت هش گفته می شود.

در شبکه PoW ماینرها برای رسیدن به راه حل درست معادلات ریاضی و اضافه کردن یک بلوک به شبکه بلاک چین، میلیون ها پاسخ را  حدس می زنند تا در نهایت موفق به یافتن پاسخ صحیح شوند.

هرچه سرعت پردازش یک ماینر بالاتر باشد، در بازه زمانی کوتاه‌تر، پاسخ‌های بیشتری برای پیدا کردن هش شبکه ارائه می‌کند. در واقع Hash Rate برابر با تعداد تلاش‌ها در هر ثانیه در شبکه‌ی بلاکچین برای کامل کردن محاسبات است.

تصویر فوق نشان دهنده هش ریت بیت کوین طی بازه حدوداً چهار ماهه از ابتدای دسامبر سال ۲۰۲۱ تا اواخر مارس سال است که از سایت Glassnode استخراج شده است.

  • ارزش و کارمزد تراکنش ها (Transaction Value and Fees)

از حاصل ضرب قیمت نهایی ارز دیجیتال در تعداد تراکنش ها در بازه زمانی مشخص متغیری به نام ارزش تراکنش حاصل می‌شود که معیار مناسبی برای میزان ثبات یک رمز ارز است. به عنوان مثال، ارزش تراکنش یک رمز ارز با ۲۰ عدد سکه و قیمت واحد هر سکه ۵۰ دلار طی بازه زمانی یک روزه، معادل ۵۰۰ دلار خواهد بود.

کارمزد تراکنش ها همان چیزی است که معامله گران برای میزان سنجش تقاضای موجود در بازار در سریع ترین زمان ممکن استفاده می‌کنند؛ بدین معنا که اگر خواهان تراکنش سریع تری باشند، باید هزینه تراکنش بالاتری نیز بپردازند.

  • وضعیت آدرس های فعال کاربران در شبکه (Active Addresses)

شما می‌توانید برای یافتن آدرس های فعال، کل آدرس های ارسال و دریافت هر تراکنش را در یک دوره زمانی مشخص پیدا کنید. البته راه دیگر این است که تعداد آدرس های منحصر به فرد در این دوره را بررسی و پس از مقایسه نتایج عدد نهایی را اعلام می‌کنند.

معیارهای مالی (Financial Metrics)

برای بالا بردن دقت تحلیل فاندامنتال، توجه به شاخص های کمی مانند معیارهای مالی نیز در کنار معیارهای کیفی از اهمیت بالایی برخوردار است. در تحلیل بر اساس معیارهای مالی توجه به سه عامل ضروری است. این عوامل عبارتند از:

  • ارزش بازار
  • حجم معاملات و نقدینگی
  • تعداد سکه های در گردش

درباره شاخص های حائز اهمیت در تحلیل فاندامنتال به کمک معیارهای مالی، در ادامه بیشتر بخوانید.

  • ارزش بازار یا مارکت کپ

حاصلضرب قیمت یک رمز ارز در تعداد واحدهای در گردش آن ارز را ارزش بازار (Market Cap) می‌نامند. این عدد بصورت لحظه ای و بر اساس قیمت آنی ارز تغییر می‌کند.

بعنوان مثال مارکت کپ بیت کوین با فرض قیمت لحظه ای ۴۰,۰۰۰ دلار برای هر واحد Bitcoin بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۴۰,۰۰۰ x 19,019,562,00 = $760,782,480,00

گفته می‌شود که مارکت کپ معیار گمراه کننده ای برای یک سرمایه گذار است؛ از آنجایی که برای یک توکن بی ارزش که عرضه آن ۱۰ میلیون واحد است و تنها یکی از این توکن ها با قیمتی بالغ بر ۱ دلار معامله می‌شود، ارزش بازار معادل ۱۰ میلیون دلار محاسبه می‌شود که عددی تحریف شده است.

  • نقدینگی و حجم معاملات (Liquidity and Trading Volume)

نقدینگی یک مقدار کمی و نشان دهنده میزان سهولت در خرید و فروش یک ارز دیجیتال توسط سرمایه گذاران است؛ به عبارت دیگر Liquidity را می‌توان داشتن مقدار قابل توجهی از یک دارایی نقد پذیر (نوعی دارایی که خرید و فروش آن به سادگی انجام می‌شود) دانست؛ در همین راستا هرچه میزان نقدینگی بالاتر باشد (نقدینگی قوی)، خرید و فروش یک رمزارز بدون تغییر شدید در ارزش بازار آن ساده تر انجام می‌شود.

حجم معاملات نیز شاخصی است که به کمک نقدینگی می‌آید. روش های متفاوتی برای اندازه گیری حجم معاملات وجود دارد که مهمترین آن محاسبه تعداد واحدی از ارزهای دیجیتال است که در یک دوره زمانی مشخص معامله می‌شود. این شاخص علاقه بازار را برای حفظ روند قیمتی نشان می‌شود بدین صورت که اگر روند قیمتی برای یک رمز ارز صعودی باشد و ارز دیجیتال از نقدینگی بالایی برخوردار باشد، می‌توان سرمایه گذاری در این ارز را هوشمندانه دانست.

  • عرضه در گردش (Circulating Supply)

تعداد سکه های یک ارز دیجیتال که به صورت عمومی در دسترس بوده و قابل معامله در بازار هستند را عرضه در گردش یا Circulating Supply می‌نامند. تفاوت این شاخص با عرضه کل (Total Supply) در دوره زمانی است بطوریکه عرضه در گردش در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری شده در حالی که عرضه کل بدون در نظر گرفتن زمان و توسط تیم توسعه دهنده ارز در زمان شروع پروژه اعلام می‌شود.

تحلیل احساسات (Sentimental Analysis)

تحلیل بازار ارزهای دیجیتال از طریق ارزیابی دیدگاه های احساسی و رویکردهای عاطفی سرمایه گذاران را تحلیل احساسات یا سنتیمنت (Sentimental Analysis) می‌نامند. تحلیلگران با استفاده از این روش، تأثیر دیدگاه های عاطفی و روانشناسی افراد مختلف را بر چرخه بازار و روند قیمتی آینده مشاهده می‌کنند.

این تحلیل مورد استفاده بسیاری از معامله گران بازارهای سنتی تر مثل سهام، فارکس، ارز، کالا و معاملات فیوچرز نیز هست؛ با این تفاوت که ارتباط پیوسته بازار کریپتوکارنسی با شبکه های اجتماعی، فرصت بیشتری را برای تحلیل احساسات داده است و هر آنچه برای تحلیل Sentimental مورد نیاز است را می‌توان با ارزیابی شبکه های اجتماعی و البته اخبار این صنعت به دست آورد.

برای درک بهتر، مطلب را با یک مثال ادامه می‌دهیم؛ حتماً پیش از این نام ارز دوج کوین (Dogecoin) را شنیده اید. دوج کوین که با نماد DOGE شناخته می‌شود را می‌توانید بعنوان معروف ترین میم کوین در نظر بگیرید.

این ارز در سال ۲۰۱۳ کاملاً به شوخی و با الهام از سگ ژاپنی شیبا اینو به وجود آمد؛ این رمز ارز کمتر شناخته شده و بی ارزش اما با توئیت ایلان ماسک مدیرعامل شرکت خودروسازی تسلا ناگهان به تیتر یک اخبار شبکه های اجتماعی بدل شده و در مدت بسیار کوتاهی رشد قیمت چند هزار درصدی را تجربه کرد.

این موضوع نشان می‌دهد که سرمایه گذاران بدون هیچ دانشی از عملکرد پروژه، نسبت به خرید ارز دوج کوین اقدام کرده اند.

شایان ذکر است که احساسات بازار همواره با رویکردی مثبت رو به رو نبوده است و اگر سرمایه گذاران بدون داشتن اطلاعات واقعی و تنها با توجه به احساسات بازار اقدام به خرید و فروش رمزارزهای خود کنند، ممکن است به شکست منتج شوند.

نحوه انجام تحلیل احساسات

برای تحلیل سنتیمنت، ابتدا باید به رصد شبکه های اجتماعی متفاوت بخصوص Twitter پرداخت تا از احساسات سرمایه گذاران مختلف در مورد ارزهای دیجیتال باخبر شد. همچنین برخی سرورهای Discord و Telegram هستند که به کاربران اجازه می‌دهند تا مستقیما در مورد پروژه ارز مورد نظر با تیم توسعه دهنده آن رمز ارز صحبت کنند.

اما این اولین نکته برای هر تحلیلگر Sentiment است؛ ابزارهای دیگری نیز وجود دارد که به سرمایه گذاران امکان تحلیل بازار را می‌دهد. در همین راستا چند روش کارآمد و مطرح برای تحلیل احساسات ارزهای دیجیتال وجود دارد که عبارتند از:

  • زیر نظر گرفتن نهنگ های ارز دیجیتال
  • استفاده از گوگل ترندز 
  • بررسی شاخص ترس و طمع 
  • پیگیری روندهای صعودی و نزولی

این ابزارها در ادامه بصورت جداگانه شرح داده می‌شوند.

فعالیت نهنگ ها (Crypto Whales Tracking)

می‌توان گفت زمانی که اصطلاح نهنگ ارزهای دیجیتال برده می‌شود، اشاره به نوسانات عجیب و دستکاری های قیمتی دارد که توسط بازیکنان بزرگ در بازار کریپتوکارنسی انجام می‌شود؛ آنچنانکه این افراد امکان جهت دهی به احساسات سرمایه گذاران را نیز دارند.

در همین راستا ربات های هشداری در وب‌سایت ها و شبکه های اجتماعی Twitter و Telegram برای ردیابی تراکنش های بزرگ و اطلاع رسانی به سرمایه گذاران طراحی شده اند که از مهم ترین آن ها ‌می‌توان به WhaleTrace و ClankApp و ربات توئیتری Whale Alert اشاره کرد.

داده های گوگل ترندز (Google Trends)

در کنار شبکه های اجتماعی، ابزار ترندز موتور جستجوی گوگل نیز به عنوان ابزاری مهم برای اندازه گیری علاقه بازار به ارزهای دیجیتال یا یک رمز ارز خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد چرا که با یک جستجوی ساده در Trends می‌توان روند صعودی یا نزولی جستجوهای مربوط به آن را مشاهده کرد. برای مثال تصویر زیر روند محبوبیت ارز دیجیتال (عبارت Cryptocurrency) طی یک سال گذشته در سراسر دنیا را نشان می‌دهد.

شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index)

این شاخص حاصل بررسی و در نظر گرفتن ۶ متغیر مختلف شامل حجم و مومنتوم، گوگل ترندز، دامیننس بیت کوین، نوسانات، نظرسنجی های انجام شده و شبکه های اجتماعی است که هر کدام با وزن های متفاوتی از ۱۰ تا ۲۵ درصد روی شاخص ترس و طمع تأثیر گذار هستند.

این عدد در بازه ۰ تا ۱۰۰ گزارش شده و هرچه به سمت ۰ میل کند نشان دهنده ترس بیشتر و هرچه به سمت ۱۰۰ میل کند بیانگر طمع بیشتری در بازار ارزهای دیجیتال است.

استفاده از شاخص Fear and Greed می تواند به سرمایه گذاران برای پیدا کردن نقاط مناسب ورود به بازار کمک شایانی بکند چرا که پایین بودن عدد شاخص نشان دهنده ترس بازار و فرصتی برای ورود و خرید ارز و بالا بودن این عدد نشان دهنده طمع بازار کریپتو و فرصت مناسبی برای فروش رمزارزها و خروج از بازار است.

بیشتر بخوانید: شاخص ترس و طمع کریپتو و نحوه استفاده از آن برای تحلیل بازار 

صعودی نزولی (Bull and Bear Index)

شاخص شناخته شده دیگر برای تحلیل احساسات افراد در شبکه های اجتماعی مختلف، شاخص صعودی نزولی است؛ این شاخص توسط Augmento که خود یک شاخص تحلیل احساسی در شبکه های اجتماعی مختلف است، ایجاد می‌شود. Augmento یک الگوریتم کلاس بندی را که با زبان خاص رمزنگاری شده است تولید می‌کند که به صورت نرم افزار هوش مصنوعی (AI) عمل می‌کند.

وجه تمایز این شاخص با شاخص ترس و طمع، انحصاری عمل کردن آن در تحلیل تنها شبکه های اجتماعی است؛ بدین معنا که شاخص صعودی نزولی، احساسات و موضوعات مطرح شده در مورد روند بیت کوین در شبکه های Reddit ،Bitcoin Forum ،Bitcointalk و Twitter را رصد می‌کند و پس از تطابق با ۹۳ احساس مختلف عددی بین ۰ تا ۱ را تولید می‌کند.

این عدد که هر ساعت به روز می‌شود، به سرمایه گذاران در معاملات فعال روزانه کمک می‌کند. برای مثال اگر در روند ثابت بازار، شاخص عددی نزدیک به صفر را نشان دهد، سرمایه گذاران می‌توانند احتمال دهند که بازار با روندی نزولی رو به رو خواهد شد؛ اما اگر عدد شاخص نزدیک به یک باشد، احتمال صعودی شدن روند قیمتی ممکن است.

کسب اطلاعات و دانش کافی درباره معیارهای موثر در انواع تحلیل ارزهای دیجیتال شامل تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنت همواره مورد توجه تحلیلگران حوزه کریپتوکارنسی بوده است. بنابراین از مطالعه هیچ منبع آموزشی که می‌تواند به ارتقای دانش تحلیلی شما کمک کند دریغ نکنید.

بهترین نوع تحلیل کدام است؟

احتمالا اکنون که با انواع روشهای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال آشنا شده اید، به دنبال یافتن پاسخ مناسبی برای سوال “کدام نوع تحلیل از بقیه بهتر است” هستید؛ پاسخ ساده است: هیچکدام از بقیه بهتر نیست و باید هر سه نوع تحلیل را همزمان در نظر بگیرید تا احتمال سود ده بودن معامله خود را بالا ببرید.

فرض کنید به دنبال انجام یک معامله هستید و مدتی است نمودارهای رمز ارز مورد نظر خود را زیر نظر داشته و تغییرات قیمتی و سطوح حمایت و مقاومت را رصد می کنید؛ در نتیجه بررسی نمودارهای قیمتی، نقطه ورود مناسبی را یافته و قصد دارید به محض رسیدن قیمت ارز به آن نقطه، به بازار ورود کنید؛ در همان حال، یکی از افراد تاثیرگذار در حوزه کریپتوکارنسی، یکی از نهنگ های آن رمز ارز، یکی از شرکت های فعال در حوزه ارز دیجیتال و یا دولت یک کشور، با اجرای یک تصمیم، خرید یا فروش مقدار زیادی از ارز مورد نظر و یا حتی یک توئیت، موجی احساسی یا روندی خارج از حالت عادی در بازار ایجاد می کند و در نتیجه، قیمت ارز دچار تغییر ناگهانی (صعودی یا نزولی) می شود.

اگر بعنوان یک تریدر، تنها به نمودارهای قیمتی و تحلیل تکنیکال بسنده کنید و اخبار ارزهای دیجیتال را نادیده بگیرید، ممکن است از آثاری که به واسطه اخبار فاندامنتال یا سنتیمنت متوجه بازار می گردد غافل مانده و دچار ضرر جبران ناپذیری در معامله خود شوید!

بنابراین همواره و پیش از انجام هرگونه معامله، علاوه بر تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی، رویکرد فاندامنتال و احساسی بازار و نیز اخبار ارزهای دیجیتال را زیر نظر داشته باشید.

بهترین تحلیل گران ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۱ چه کسانی هستند؟

از آنجایی که اطلاعات موجود در دنیای کریپتوکارنسی سریع تر از آن تغییر می‌کند که بتوانید به آن اتکا کنید، نیاز به منابع اطلاعاتی دارید که قابل اعتماد باشند اما باید مراقب متخصصان خودخوانده نیز باشید؛ چرا که تعداد زیادی از آنها اینفلوئنسرهایی هستند که با پیشنهادات مشکوک خود در بازار ارزهای دیجیتال مطرح شده اند.

حال این پرسش مطرح می‌شود که در دنیای رمز ارزها که با نوسانات شدید خود، بازار پر ریسکی برای سرمایه گذاران فراهم کرده است، تحلیلگران حرفه ای و قابل اعتماد چه کسانی هستند؟

در پاسخ می‌توان گفت تحلیلگران ارز دیجیتال، افرادی هستند که مسئولیت تحقیق، تجزیه، تحلیل و پیش بینی بازار ارزهای دیجیتال را پذیرفته اند؛ افرادی که مسئولیت روزانه آن ها، تجزیه و تحلیل روندها و قیمت گذاری ارزهای دیجیتال مختلف است. بطوریکه با استفاده از تمامی اطلاعات بالا، فرصتی مناسب برای هدایت سرمایه گذاران برای سودآوری موثرتر پیدا می‌کنند. در همین راستا لیستی سه نفره از بهترین تحلیل گران ارزهای دیجیتال را آورده ایم که عبارتند از:

  • آنتونی پمپلیانو؛ شناخته شده
  • آلسیو راستانی؛ مدرسی محبوب
  • بیل نوبل؛ دارای چشم اندازی جدید

در ادامه این افراد تاثیر گذار در حوزه کریپتوکارنسی را معرفی می‌کنیم.

آنتونی پمپلیانو (Anthony Pompliano)

آنتونی پمپلیانو یکی از فعال ترین تحلیلگران حوزه رمزارزها است که ویدیوهای کانال یوتیوب وی بیش از 20 میلیون بار دانلود و مشاهده می شوند.

این آنالیزور یکی از محبوب ترین تحلیلگران حوزه ارزهای دیجیتال است. آنتونی پمپلیانو یک سرمایه گذار و یک کارآفرین است.

وی مؤسس و یکی از شرکای شرکت Morgan Creek فعال در حوزه خدمات دیجیتال است که با هدف ارائه دسترسی فناوری بلاک چین و دارایی های دیجیتال به نهادها و خانواده های ثروتمند تأسیس شده است.

این تحلیلگر بازار کریپتوکارنسی در بیش از ۱۰۰ شرکت در مراحل اولیه راه اندازی آن ها مبلغی بیش از ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کرده است و ارزش فعلی سرمایه گذاری وی در این شرکت های نوپا تکنولوژی ۵۰۰ میلیون دلار است. از جمله سوابق کاری این تحلیل گر می‌توان به مدیریت محصول Facebook و رهبری استراتژی اسنپ چت اشاره کرد. 

زمینه فعالیت های Pompliano به همینجا ختم نمی‌شود؛ در کنار فعالیت های اقتصادی، او به عنوان اینفلوئنسر در کانال یوتیوب خود بطور منظم مطالبی در ارتباط با تحلیل بیت کوین به اشتراک می‌گذارد.

وی همچنین میزبان پادکست پرطرفداری با نام the Pomp Podcast است که میان علاقه مندان به حوزه رمز ارز بسیار محبوب بوده و ویدیوهای آن بیش از ۲۰ میلیون بار دانلود می‌شوند. پمپلیانو روزانه به بیش از ۱۵۰ هزار نفر ایمیل زده و از آخرین اخبار تکنولوژی، کسب و کار و Bitcoin سخن می‌گوید.

آلسیو راستانی (Alessio Rastani)

آلسیو راستانی را می توان مدرسی محبوب و یک مربی و سخنران شناخته شده دانست که تخلیل های وی بصورت ترکیبی از روند تاریخی و تحلیل فعلی بازار رمز ارز ها است.

آلسیو راستانی مدیر اجرایی Leadingtrader است که بیشتر باید از او به عنوان یک سخنران و مربی شناخته شده یاد کرد. وی علاوه بر فعالیتش به عنوان تحلیلگر ارزهای دیجیتال، متخصص بازار سهام و یک چارتیست، مطالب آموزشی مناسبی را نیز به اشتراک می‌گذارد. راستانی همچنین مطالب آموزشی، اطلاعات و محتوای سودمندی در رابطه با تحلیل تکنیکال نمودارها در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

Rastani ویدیو، گزارش و محتوای آنلاین بسیاری در در زمینه ارز دیجیتال، سهام و فارکس منتشر می‌کند و پوششی از تجزیه و تحلیل فنی، دیدگاه ها و دانش کریپتوکارنسی را بطور ترکیبی و به نفع معامله گران قدیمی و نیز تازه کار بازار ارائه می‌دهد.

بیل نوبل (Bill Noble)

بیل نوبل با اینکه یکی از نوپا ترین تحلیلگران حوزه کریپتوکارنسی است، اما چشم انداز نوینی از تحلیل ارزهای دیجیتال را به معامله گران این حوزه نشان می دهد.

اگرچه بیل نوبل چهره ای جدید شمرده می‌شود، اما در میان تحلیل گران ارزهای دیجیتال فردی کاملا شناخته شده است. وی برای تحلیل روندها، ترکیبی از تحلیل بازار کریپتو و تاریخچه آن را در نظر می‌گیرد تا چشم اندازی منحصر به فرد از دیگر تحلیلگران بازار ارائه دهد.

Noble در تابستان ۱۹۹۰ و همزمان با حمله عراق به کویت فعالیت خود را بعنوان کارآموز در J.P. Morgan آغاز کرد. وی با شروع سقوط مالی شدید در آن دوران و همزمان با در دست داشتن مدیریت بخشی از این شرکت به دنبال راهی بود که بتواند از این بحران مالی عبور کند. در همین راستا نوبل شروع به آموختن تحلیل تکنیکال کرده و توانست این سقوط مالی را هدایت کند و در ادامه نیز به عنوان تحلیل گر فنی فعالیت خود را گسترش دهد.

در اواخر دهه ۱۹۹۰، بیل به یک شرکت نرم افزاری کوچک پیوست و MarketHistory.com را راه اندازی کرد تا با استفاده از تحلیل تکنیکال و داده کاوی برای ارائه سرنخ هایی در جهت آینده متمرکز باشد. در همین راستا نوبل در اوایل قرن بیست و یکم میلادی، همزمان با گذراندن دوره MBA در دانشگاه تگزاس به طور تمام وقت در شرکت معروف Morgan Stanley مشغول به کار شد اما چندی بعد در سال ۲۰۰۴، به Goldman Sachs نقل مکان کرد تا در ارائه راهکارهایی بلند مدت به مشتریان این شرکت کمک کند.

سال ۲۰۱۸ را می‌توان زمان شروع فعالیت Noble در حوزه ارزهای دیجیتال دانست؛ وی توانست تا سال ۲۰۲۲ و در مدتی کوتاه چشم انداز جدیدی برای بازار کریپتو ارائه دهد. نوبل اعتقاد دارد که رمز ارزها نیز باید بعنوان دسته ای از دارایی ها مشابه کلاس های دیگر دارایی مثل سهام، FX، فلزات و اوراق قرضه تحلیل شود. دیدگاه های بیل را می‌توانید علاوه بر کانال یوتیوب و حساب توییتر وی، از طریق تلویزیون Token Metrics نیز مشاهده کنید.

جمع بندی

همانطور که بیان شد، نباید با رؤیای یک شبه ثروتمند شدن برای ورود به بازار کریپتوکارنسی عجله کنید بلکه باید با صرف زمان کافی، فراگیری علم معاملات و نیز کسب دانش تحلیل ارزهای دیجیتال، برای سرمایه گذاری و ترید اقدام نمایید.

انواع روش های تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و احساسات می توانند به شما برای آنالیز قیمت ها و یافتن نقاط ورود و خروج مناسب کمک شایانی بکنند که در این میان آنالیز Technical از اهمیت و میزان دقت به مراتب بالاتری از دیگر روش های تحلیل برخوردار است. از اهمیت این روش تحلیل غافل نمانید.

صرافی ارز دیجیتال بیت میت همواره سعی نموده است با گردآوری مقالات کاربردی حوزه رمزارزها، سرمایه گذاران را برای انجام معاملات هوشمندانه همراهی نماید؛ لذا خواهشمندیم با نظرات سازنده خود ما را در ارتقای کیفیت خدمات صرافی یاری کنید.

مطالب مرتبط

ETF اتریوم چیست و تایید آن چه تاثیری بر بازار رمزارزها دارد؟
اخیرا اولین صندوق‌های قابل معامله ارزهای دیجیتال در بورس یا ETF به تصویب سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا...
بررسی قیمت بیت کوین پس از تایید ETF و نظر تحلیلگران در این باره
پس از یک دهه انتظار، جنگ و دعوای حقوقی، سرانجام کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) ، اولین...
برنامه های غیر متمرکز (DApps)؛ نحوه کار، خصوصیات و کاربردها
امور مالی غیر متمرکز (Decentralized Finance) یا به اختصار (DeFi)، یک نمونه نوظهور و در حال گسترش در دنیای...

نظرات و کامنت های شما

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
نمایش همه نظرات
0
نظر شما درباره این مطلب چیست؟ کامنت بگذارید.x